شخصیت (به انگلیسی: Personality) را میتوان آن الگوهای معین و مشخصی از تفکر، هیجان و رفتار تعریف کرد که سبک شخصی فرد را در تعامل با محیط اجتماعی و مادیاش رقم میزنند.[۱] به عبارت دیگر شخصیت شامل ویژگیهای نسبتاً با ثبات و پایدار است که در توصیف آنها از صفاتی همچون زودرنج، مضطرب، پر حرف، درونگرا و برونگرا و غیره استفاده میشود.
تعریف شخصیت
شخصیت یعنی مجموعهای از رفتار و شیوههای تفکر شخص در زندگی روزمره که با ویژگیهای بیهمتا بودن، ثبات (پایداری) و قابلیت پیشبینی مشخص میشود. به نظر میرسد گوردن آلپورت، بهترین تعریف را در مورد شخصیت ارائه دادهاست. او اشاره میکند، شخصیت، سازمان بندی پویایی در درون فرد است و شامل آن دسته از نظامهای روانی - فیزیکی که رفتار و تفکر او را تعیین میکند. از این تعریف چندین نکته قابل استنباط است.
بر پایه تعاریف بالا نکاتی دربارهٔ اصطلاح شخصیت روشن میشود:
•بی همتایی و تفاوت: شخصیت یک فرد بیهمتاست و در عین بعضی مشابهتها، هیچ دو شخصیت یکسان و همسان وجود ندارد.
•ثبات داشتن (پایداری): اگر چه افراد در شرایط و محیطهای گوناگون در ظاهر رفتار متضاد و مختلفی دارند، ولی در طول زمان (مثلاً چندین دهه) رفتار و واکنش و همچنین شیوه تفکر آنها دارای یک در ثبات نسبی دائمی است.
•قابلیت پیشبینی: با توجه کردن و مطالعه رفتار و نوع تفکر اشخاص میتوان سبک رفتاری و تفکری افراد را با احتمال زیاد پیشبینی کرد. قابلیت پیشبینی رفتار با ثبات در رفتار رابطه متقابل دارد. مانند مانیا پریش میتوان ایثار گر و فداکار باشیم.
از تعریف گوردن آلپورت میتوان دریافت: - شخصیت مجموعهای از عناصر است و به عنوان یک نظام با یکدیگر در رابطه هستند. - شخصیت مفهومی روانی در قالب یک کلیت فیزیکی دارد. - علت تعامل انسان با جهان شخصیت است. - تعامل فرد نتیجه ویژگیهای شخصیتی و موقعیتی است. -تجلی شخصیت به دو روش رفتار و تفکر است.[۲]
شخصیت میتواند سازگار یا ناسازگارانه باشد. ناسازگاری زمانی مطرح میشود که افراد قادر نباشند تفکر و رفتار خود را با محیط و تغییرات آن تطبیق دهند. سازگاری یا عدم سازگاری ارتباط نزدیکی با انعطافپذیری دارد. یک شخصیت سالم با وجود ثبات و پایداری به میزانی از انعطافپذیری بهره میبرد. اما افراد ناسازگار در برخورد با موقعیتهایی که واکنش به آنها مستم تغییرات و تصمیمات جدید است، تفکر و رفتار انعطافناپذیری از خود بروز میدهند؛ بنابراین، اختلال شخصیت یعنی ناسازگاری شخصیت در برخورد با محیط و موقعیتها.
عوامل به وجود آورنده شخصیت
شخصیت ساختهٔ وراثت و محیط است. انسان با ویژگیهای ژنتیکی خاصی به دنیا میآید، و از آن پس سر و کار او با محیط اطراف خود خواهد بود. محیط نقش مهمی در شکلدهی شخصیت دارد. نمونههای روشن برای تاًثیر محیط بر شخصیت، کودکانی هستند که به تصادف در جنگلها یا در انزوا رشد کردهاند. برای مثال یک کشیش هندی به نام سینگ در جنگلهای هندوستان دو دختر را یافت و آنها را با خود به خانه برد. بر اساس گزارشِ سینگ این دو کودک در هنگام یافته شدن هیچگونه از رفتارهای انسانی را نداشتند. چهار دست و پا راه میرفتند، زوزه میکشیدند، از اجتماع گریزان بودند، تحریکپذیری آنها زیاد بود و روی هم رفته رفتار آنها مانند محیط شان بود. آنچه در دنیای امروز تأکید بیشتری بر روی آن میگردد این است که تأثیرپذیری انسانها از محیط بسیار قوی تر از تأثیر ژنتیکی است.
عوامل رفتار (نگاه تحلیلی جزئی نگر)
- ژنتیک
- ادمهای اطراف در محیط و تربیت
- تجربههای کودکی و نوجوانی
- سبک زندگی
- جامعه – اجتماع
- تفاوتها – ویژگیها
- ارزشها و باورها
- انگیزش
- استعداد و توانمندی
- هوش – مزاج
- بحرانها – زمان
- رشد
- ادراک – هوشیاری
- احساس – هیجان
- تحصیل
شخصیت (نگاه تحلیلی کلی نگر)
شخصیت: شیوهای ترکیبی از همه عوامل سابق.
شخصیت: نگاه تحلیلی کلی نگر: عوامل وقتی که ترکیب بشوند.
شخصیت:
- a. کارکرد: چرائی و چگونگی رفتار.
- b. ساختار: کدام از عوامل روی یک رفتار تأثیر دارد؟
شخصیت: رفتار را تبیین میکند (به وجود میآورد). و به عوامل به وجود آورنده رفتار اشاره میکند.
۵ بعد اصلی شخصیت
در سالهای اخیر، تحقیقات زیادی دربارهٔ پنج بعد اصلی شخصیت The big 5 Model، انجام شده و نتیجه تحقیقات هم آن را تأیید کردهاست. این پنج عامل شخصیتی، عبارتند از:
- پرهیاهو Extroversion: صمیمی و گرم، پرحرف که پیوسته، ابراز وجود میکند.
- سازشکار Agreeableness: خوش طینت، دارای روح تعاون و قابل اعتماد.
- باوجدان Conscientiousness: مسئولیت پذیر، قابل اتکاء، مؤثر و پیوسته، در کسب موفقیت.
- از نظر عاطفی، باثبات Emotional stability: آرام، پرشور، در برابر تنش، احساس امنیت میکند.
- تجربه اندوز Openness to experience: تخیلی، از نظر هنر، با احساس و اهل تفکر و شعور.
علاوه بر ارائه چارچوب شخصیتی، تحقیقاتی که بر روی این پنج بعد اصلی شخصیت، صورت گرفت، به این نتیجه منجر شد که بین ابعاد شخصیتی و عملکرد شغلی، رابطهای مستقیم، وجود دارد. (رابینز، ۱۹۹۶، ص ۱۴۲)
ارزیابی شخصیت
شخصیت اغلب از طریق آزمونهای عینی مانند MMPI-۲ اندازهگیری میشود که طی آن از آزمودنی خواسته میشود به پرسشنامهها و سیاهههای مداد- کاغذی پاسخ دهند. آزمون MMPI شامل بیش از پانصد عبارت است که آزمودنیها با انتخاب یکی از گزینههای درست، نادرست یا نمیدانم به آن پاسخ میدهند. مثالهایی از چند عبارت آزمون MMPI عبارتند از هستند:
من دشمنانی دارم که واقعاً میخواهند مرا اذیت کنند.
این آزمونها اطلاعات عینی میزان شدهای در مورد تعداد زیادی از صفتهای شخصیت به دست میدهند؛ ولی این آزمونها از نظر احتمال سوگیری، فریب کاری عمومی و مشکلات تشخیص و کاربرد نامناسب مورد انتقاد واقع شدهاند.
اختلالات شخصیت از نگاه روانشناسی
منبع ویکی پدیا
شخصیت ,رفتار ,محیط ,تفکر ,یک ,وجود ,رفتار و ,با محیط ,محیط و ,تفکر و ,شخصیت به
درباره این سایت